کشمکش با فرزندتان
چهار کلید برای حل کشمکش با فرزندتان
همه ی پدر و مادرها مراسم شبانه را می دانند: برای فرزندتان یک داستان خواب را می خوانید که
به معنی خاموشی است، می گوید و سپس مقاومت در برابر طوفانمن نمی خواهم به رختخواب بروم!
شبی پس از شب دیگر، همه ی ما والدین از این بدبختی رنج می بریم ، تا زمانی که نهایتا آخرین صبر و شکیبایی را از دست می دهیم و
با او با کلمات نه چندان خوب برخورد می کنیم.
کودک ما در نهایت به خواب میرود، اما ما بیدار می مانیم و در مورد آنچه که گفتیم نگران می شویم و
فکر میکنیم که شاید ما بدترین پدر و مادر در جهان باشیم.
اما شما بدترین نیستید. در حقیقت، همه ی والدین با کودکانشان نزاع می کنند، در اینجا چهار رهنمود مهم وجود دارد:
-
دچار سرگیجه نشوید. شاید هیچ ارتباطی در زندگی سخت تر از ارتباط بین والدین و کودکان نباشد.
به طوری که وقتی این مناقشات تشدید می شود، شما در معرض خطر تنش های عاطفی قرار می گیرید و
به حدی شما را غرق می کند که نمی توانید به هیچ چیز دیگری در زندگی خود فکر کنید. -
من این تجربه را سرگیجه می نامم، زیرا احساس می کنید که جهان از کنترل خارج می شود.
هر بار که سعی می کنید دوباره تمرکز کنید، فرزند شما تقاضای جدیدی از شما می کند یا
یکی از فرزندانتان خواهر یا برادرش را مشت می زند و یک قدم بیشتر شما را به سمت چرخش احساسی می کشد.
بهترین راه برای از بین رفتن سرگیجه این است که از ورود به آن جلوگیری کنید.
با افزایش تنش ها، یک سوال مهم را از خود بپرسید: «آیا واقعا می خواهم در این درگیری دخالت کنم؟»
به احتمال زیاد، جواب نه است. بنابراین لحظه ای را برای به دست آوردن چشم انداز به دست بیاورید:
یک نفس عمیق بکشید و خودتان را یک ساعت پس از آن تصور کنید، به تنهایی در حمام یا در رختخواب ، در حال آرامش و یا خواندن کتاب.
یا خودتان را در ماه ببینید که در حال نگاه کردن به پایین و روابطتان هستید.
آیا واقعا ارزش دارد که این همه بر روی خوابیدن کودکتان کار کنید؟ احتمالا نه.
-
2. از دانسته های فرزندتان قدردانی کنید. ما والدین تمایل به این فکر داریم که
ما تمام پاسخ های درست را می دانیم،مخصوصا وقتی که با فرزندانمان بحث می کنیم.
اما فقط به این دلیل که ما روی بچه ها قدرت داریم، به این معنی نیست که دیدگاه آنها اعتباری ندارد.
کودکان اغلب دارای انگیزه خوبی برای رفتارشان هستند و پرسیدن، گوش دادن و تلاش برای درک آن زمان بر است.
هنگامی که کودک ده ساله شما شروع به فریاد می کند که شما با او ناعادلانه رفتار می کنید،
فقط از رفتار خود دفاع نکنید. بپرسید که چرا اینطور فکر می کند. او ممکن است به برخورد آرام شما در برابر برادر کوچکترش حسودی کند یا ممکن است خواستار توجه بیشتری باشد. - بعضی از اختیارات را به فرزند خود بدهید. تصور کنید که گرفتن اختیارات از نظر یک کودک چه احساسی دارد:
والدین شما به شما می گویند که چه زمانی از خواب بیدار شوید، چه چیزی بخورید، چه موقع بخوابید و
حتی چگونه صحبت کنید. بدیهی است، پس از آن، کودکان آزادی می خواهند تا بتوانند سرنوشتشان را تعیین کنند.
حتی پسر چهار ساله من لیام، اگر من دسر را برای او انتخاب کنم، با تندی فریاد می زند.
“بابا! من می خواهم خودم انتخاب کنم !!! “بنابراین دفعه بعد که فرزند شما می پرسد
آیا می تواند نیم ساعت اضافه بیدار بماند، فقط نگویید نه. بپرسید چرا. به دلیل او و به انتخابش گوش دهید. - در برابر وسواس عمل تکراری مقاومت کنید. به الگوهای کشمکشی که شما
تمایل به تکرار آن ، زمانی که در مبارزه با یک کودک هستید، توجه داشته باشید.
منبع : لینک
کشمکش با فرزندتان
کشمکش با فرزندتان